سید ابوالحسن اصفهانی
ملیت : ایرانی
-
قرن : 13-14
آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی، از مراجع و فقهای مجاهد شیعه و از شاگردان ممتاز آخوند خراسانی بود. آیت الله اصفهانی افزون بر اشتغالات علمی، از فعالیت سیاسی نیز به دور نبود و در برهههای حساس از تاریخ معاصر نقش مؤثری داشته است.
سید محمد پدر سید ابوالحسن نیز در همان ایامی که سید عبدالحمید به مظنور فراگیری علوم دینی به عراق مهاجرت کرده بود، در کربلا متولد شد ایشان اگر چه از زمره عالمان شمرده نمی شد مردی خداترس و روشن ضمیر بود که پس از وفات در شهرستان خوانسار به خاک سپرده شد.
سید ابوالحسن اصفهانی دو همسر داشت. 1. دختر حاج عبدالرحیم بوشهری. سید از این همسرش فرزندی نداشت. 2. دختر حاج ابوتراب که سید از او صاحب چهار پسر و پنج دختر شد. اسامی فرزندان سید بدین شرح است: 1. علامه شهید محمدحسن اصفهانی 2. حجت الاسلام والمسلمین سید محمد 3. آیت الله سید علی 4. حجت الاسلام سید حسین 5. فاطمه 6. رباب 7. مریم بیگم 8. زهرا بیگم 9. بتول.
آیت الله اصفهانی پس از یک بیماری کوتاه و در بازگشت از لبنان به کاظمین، در شب سه شنبه ۹ ذی الحجه ۱۳۶۵ ه.ق درگذشت. جنازه او را از کاظمین به نجف منتقل و در یکی از حجرههای حرم امام علی (علیه السلام) دفن کردند.
درگذشت سید ابوالحسن اصفهانی واکنشی سیاسی به همراه داشت. به گواهی برخی از منابع، حضور وسیع مردم در مراسم سوگواری درگذشت اصفهانی در آبان ۱۳۲۵ ه.ش (ذیحجه ۱۳۶۵ ه.ق) در شکست فرقه دمکرات آذربایجان مؤثر بود. برانگیخته شدن احساسات مذهبی مردم در جریان تشییع اصفهانی در جهت مبارزه با فرقه مزبور در مرثیهای که خوشدل تهرانی در سوگ اصفهانی پرداخته، نیز منعکس شده است.
وی در ۱۳ ربیع الاول ۱۳۰۸ ه.ق اصفهان را به قصد نجف ترک کرد و در ۱۱ جمادی الاول همان سال به نجف رسید. در مدرسه صدر حوزه علمیه نجف ساکن شد و به استفاده از محضر استادان فقه و اصول پرداخت. مدتی پس از اقامت در نجف، پدرش به قصد بازگرداندن او به وطن، راهی عتبات شد. سید ابوالحسن راضی به بازگشت نبود و سید محمد (پدرش) برای قانع کردن او به سراغ استادش، آخوند خراسانی رفت. آخوند به پدرش گفت: سایر پسرانتان مال شما و سیدابوالحسن مال من باشد، کار او را به من واگذارید.
اصفهانی از میان استادان خویش در نجف، به نام میرزا حبیب الله رشتی و آخوند خراسانی اشاره کرده است. از دیگر استادان او میرزا محمد حسن شیرازی، سید محمد کاظم طباطبائی یزدی، میرزا محمد تقی شیرازی، فتح الله شریعت اصفهانی و مولی عبدالکریم ایروانی را نیز یاد کردهاند. او بیشتر از ۳ سال درس میرزا حبیب الله رشتی را درک نکرد و پس از آن، یعنی حدود ۱۷ سال از درس آخوند خراسانی بهرهمند شد. او از نزدیک ترین و بهترین شاگردان و اصحاب او بود. سیدابوالحسن، در پاسخ به کسی که از کم بودن اجازات اجتهادش پرسیده بود گفته بود: "من از کسانی که وقت خود را به گرفتن این گونه امور صرف میکنند، نیستم".
پس از فوت آخوند خراسانی بعضی از مردم خراسان -به تصریح خود اصفهانی - برای تقلید به او مراجعه کردند. مرجعیت عامه پس از آخوند خراسانی به سید محمد کاظم طباطبائی یزدی و میرزا محمد تقی شیرازی منتقل شد و شیرازی، نخستین مرجعی بود که احتیاطات خود را به اصفهانی ارجاع داد.
همچنین نوشتهاند که شیرازی، ابوالحسن اصفهانی و نیز شریعت اصفهانی را پس از خود شایسته مقام مرجعیت معرفی کرده بود.
پس از وفات نائینی و حائری یزدی در ۱۳۵۵ ه.ق و آقا ضیاء عراقی در ۱۳۶۱ ه.ق، مرجعیت تقلید شیعیان در بخش عمده جهان تشیع در شخص اصفهانی منحصر شد. او، تمام استفتائات و نامههایش را خودش جواب میداد و درخواست اطرافیان برای استخدام نویسنده را رد کرد. او توجیه رد این درخواست را حفظ آبرو و فاش نشدن نام کسانی که در برخی نامهها به او ناسزا میگفتند میدانست.
آیت الله بروجردی، در پاسخ به تعدادی از تجار تبریز ـ که در زمان حیات سید ابوالحسن اصفهانی ـ از وی درخواست رساله کرده بودند، نوشت: «رساله دادن برای من آسان است، ولی شق عصای (دو دستگی) مسلمین است. فعلاً پرچم اسلام در دست آیت الله اصفهانی است. ایشان، مرجع عموم هستند. »
اصفهانی شمار بسیاری از مجتهدان و محققان فقه و اصول را در حوزه علمیه نجف تربیت کرد.
فعالیت سید ابوالحسن اصفهانی پیش از بازگشتش به عراق، صرفاً بر کارهای فرهنگی به عنوان جزئی از وظایف دینی خود متمرکز شد. او نسبت به تأسیس مدارس غیردولتی و دایرنمودن انتشارات اسلامی و همچنین تقویت موقعیت حوزه علمیه نجف، همچنین به توسعه ساخت مساجد، حسینیه ها، تربیت علما و خطبا و فرستادن آنها به شهرها و روستاها اقدام کرد.
دیگر فعالیت مشهور سیاسی اصفهانی در ۱۳۴۱ ه.ق است. در آن سال، مهدی خالصی، انتخابات مجلس مؤسسان عراق را تحریم کرد و به همین سبب به دست انگلیسیها به حجاز تبعید شد. اصفهانی و دیگر عالمان شیعه، از جمله میرزا حسین نائینی و سید علی شهرستانی، در اعتراض به این تبعید عراق را به مقصد ایران ترک کردند. با این کار حاکم عراق به تعویض تبعیدگاه مهدی خالصی از حجاز به ایران و بازگشت مراجع تقلید شیعه از ایران به عراق رضایت داد. اصفهانی و همراهانش پس از حدود ۱۱ ماه اقامت در ایران در ۱۸ رمضان ۱۳۴۲ ه.ق به عراق بازگشتند.
در همین راستا میتوان به ماجرای ملاقات سید ابوالحسن بعد از جنگ جهانی دوم با سفیر انگلستان اشاره کرد. سفیر بریتانیا با تقدیم پیام دولت متبوع خویش، گفت: عالیجناب! دولت انگلستان نذر کرده بود! که اگر بر آلمان نازی پیروز گردد، صدهزار دینار! خدمتِ شما تقدیم دارد، تا در هر موردی که خود شایسته میدانید، هزینه کنید! سید گفت : مانعی ندارد! سفیر، بیدرنگ یک قطعه چک صدهزار دیناری تقدیم نمود. سید هم آن راگرفت و زیرِ تشکِ خود گذاشت! طولی نکشید که به سفیر و همراهانش گفتند : ما میدانیم که در این جنگ، بسیاری از مردم، آواره و از هستی ساقط شدند. از طرف ما به دولت متبوع خود بگوئید : سیدأبوالحسن، به نمایندگی از مسلمانان، وجهِ ناقابلی، به منظور کمک به آسیب دیدگانِ جنگ، تقدیم میدارد و از کمی وجه معذرت میخواهد! چرا که خود میدانید ما در شرایط مشابهی هستیم. آنگاه، چک سفیر بریتانیا را از زیرِ تشک درآورد و یک قطعه چک صدهزار دیناری! نیز از خود روی آن گذاشت و با عذرخواهی به سفیر بریتانیا داد!!
با این تدبیرِ ظریف و سخاوت سید ابوالحسن، سفیر انگلیس، شرمنده و رنگِ چهرهاش تغییر کرد! اجازه مرخصی خواست و با بوسیدنِ دست آن مرجع بزرگ از بیت ایشان خارج شد! نماینده انگلیس بعد از ترکِ جلسه، گفت: ما میخواستیم، شیعیان را استعمار کنیم و آنان را بخریم! أمّا سید ابوالحسن، ما را خرید! و پرچمِ اسلام را در بریتانیا بر زمین کوبید! بعد از رفتنِ وی علمای حاضر در مجلس، از سید پرسیدند :اگر آن وجهی که به سفیر انگلیس تقدیم کردید، به مصرف حوزه علمیه میرسید، بهتر نبود؟! «مرحوم سید» در جواب گفت : سهم امام باید در ترویج اسلام و مذهب صرف گردد، به نظر من یکی از مواردی که میتوانستیم بهترین بهرهبرداری را در ترویج اسلام بنمائیم، همین مورد بود.
2. انیس المقلدین
3. حاشیه بر تبصره علامه
4. حاشیه بر العروة الوثقی
5. حاشیه بر نجاة العباد
6. ذخیرة العباد
7. شرح کفایة الاصول
8. منتخب الرسائل
9. مناسک حج
10. وسیلة النجاة الصغری
11. مصباح الوارثین
12. ذخیرة الصالحین
آثار علمی بازمانده از اصفهانی را میتوان به ۵ دسته تقسیم کرد:
نخست و مهمتر از همه، تقریرات فقهی و اصولی اوست که به وسیله جمعی از شاگردان ضبط و نگارش شده است. یک دوره کامل از تقریرات او به دست میرزا حسن سیادتی سبزواری در فاصله سال های ۱۳۳۸-۱۳۴۵ ه.ق در چند مجلد نوشته شده، و نسخهای دیگر از تقریرات او توسط شیخ محمدرضا طبسی جمعآوری شده است. از این میان، منتخباتی از تقریرات اصفهانی در علم اصول، نشان دهنده جایگاه علمی و ثمره استفاده ممتد او از محضر آخوند خراسانی است و شاید مهمترین نمونه آنها تقریرات استصحاب اصفهانی به تحریر شیخ محمد تقی آملی از شاگردان او باشد.
دسته دوم، نگارش تقریرات فقهی و اصولی استادان اصفهانی است که وی آنها را ضبط و تألیف کرده است. مهمترین این آثار، همان است که نویسندگان زندگی نامه اصفهانی از آن به شرح کفایة الاصول آخوند خراسانی تعبیر کردهاندکه به احتمال قوی باید تقریرات اصول آخوند خراسانی بوده باشد.
دسته سوم از آثار علمی اصفهانی، رسالههای عملیه و فتوایی اوست که مهمترین آنها با عنوان وسیلة النجاة، شامل یک دوره کامل فقه از طهارت تا ارث به سبک العروة الوثقی تألیف سید محمد کاظم طباطبائی یزدی است. نسخه کامل این اثر در ۱۳۵۵ ه.ق به چاپ رسیده، و نسخههای خلاصه شده آن که شامل مسائل مورد احتیاج مقلدین در زندگی بود، ۱۶ بار در ۴۴ هزار نسخه چاپ شده است.
وسیلة النجاة به عنوان متنی فتوایی مورد توجه فقیهان بزرگ نسلهای بعد قرار گرفته، که تحریر الوسیلة امام خمینی(رحمة الله علیه)، بهترین نمونه آن است. این کتاب توسط ابوالقاسم صفوی اصفهانی (۱۳۷۰ ه.ق) با عنوان صراط النجاة به فارسی ترجمه شد و در ۱۳۳۴ ه.ق، و بار دیگر در ۱۳۴۵ق ه. به چاپ رسید. همچنین رساله عملیه اصفهانی به زبان فارسی با نام ذخیرة الصالحین در دوران زندگی او ۳ بار به چاپ رسیده است. نیز متنی فتوایی با عنوان مناسک حج از او به فارسی در ۱۳۴۲ ه.ق در نجف انتشار یافته، وهمچنین گزیدهای از رسالههای عملیه او با نام منتخب الرسائل ۴۲ بار به چاپ رسیده است.
دسته چهارم از آثار اصفهانی حواشی او بر تألیفات دیگران، مانند حاشیه او بر تبصرة المتعلمین علامه حلی است. که بارها در نجف، ایران و هند به چاپ رسیده است. همچنین حاشیه بر العروة الوثقی تألیف سید محمدکاظم طباطبایی، حاشیه بر نجاة العباد صاحب جواهر چاپ مکرر در نجف، حاشیه بر ذخیرة العباد فاضل شربیانی و حاشیه بر مناسک الحج شیخ مرتضی انصاری را باید یاد کرد.
دسته پنجم از آثار اصفهانی، مجموعهای از فتاوی اوست که به قلم خود او نیست و به وسیله دیگران براساس فتاوی او تنظیم شده است، از جمله:
انیس المقلدین که آن را سید ابوالقاسم صفوی موسوی اصفهانی جمع و تألیف کرده است. تحفة العوام که گزیدهای از فتاوی اصفهانی تألیف خواجه فیاض حسن هندی به زبان اردو است. رسالهای در احکام عبادات به زبان ترکی که در میان شیعیان کرکوک در عراق متداول بوده است، ولی از محل و تاریخ چاپ آن اطلاعی در دست نیست.
«در ۱۳۵۲ ه.ق در سفر بـه عراق، او را ارزیابی کردم. دیدم مردی است، دارای فکری بزرگ که میدان اندیشهاش وسیع اسـت، در علم و فقه بسیار وسـعت نـظر دارد، دورنگر است و ژرف اندیش، دارای رأیی صائب و تدبیری نیکو و بسیار موقعیت شناس است. بر همه مردم، شفیق و مهربان و دارای نفس سخاوتمند و سیاستی بزرگ است و همین ویژگی ها باعث شده است که ریاست و زعامت عامه شـیعیان را به دست گیرد؛ چون شایستگی چنین منصب و مقامی را دارد. »
پیام حضرت آیت الله خامنه ای، رهبر معظم انقلاب به همایش بزرگداشت آیت الله اصفهانی:
به گزارش فارس، در متن کامل پیام رهبر معظم انقلاب اسلامی به همایش بزرگداشت آیت الله سید ابوالحسن مدیسهای اصفهانی که توسط آیت الله سید یوسف طباطبایی نژاد نماینده ولیفقیه و امام جمعه اصفهان صبح روز 18 آذر 1388 ه.ش در این همایش قرائت شد آمده است:
خیلی متشکریم از اینکه به فکر احیا نام و آثار مرحوم آیتالله العظمی سید ابوالحسن اصفهانی از بزرگان مراجع دوران اخیر افتادید؛ یکی از خصوصیات مهم ایشان این است که در یکی از دورانهای بسیار حساس تاریخ این منطقه زعامت معنوی و دینی شیعه را بر عهده داشتند.مرحوم آیت الله اصفهانی از سال 1339 ه.ق که مرحوم شریعت اصفهانی از دنیا میروند مرجعیت ایشان آغاز میشود، البته این مرجعیت در آن دوره مرجعیت مستقل و فراگیر نبوده و بزرگان دیگری مثل مرحوم آقای نائینی و مرحوم آقای حائری بودند لکن از سال 1355 ه.ق که در آن سال مرحوم آقای نائینی و مرحوم آقای حائری فوت میکنند، مرجعیت مرحوم آقا سید ابوالحسن مرجعیت مطلق در تمام قلمرو تشیع از کشورهای عربی تا هندوستان و بقیه مناطق شیعهنشین میشود.
این مرجعیت مطلق تا سال 65 ه.ق که سال وفات ایشان است یعنی 10 سال ادامه داشته است، شما ببینید از سال 1339 ه.ق که مرجعیت ایشان آغاز میشود (حدود1300 ه.ش) تا سال 1365 ه.ق (1325 ه.ش) یعنی حدود 25 سال در تمام این دوران در این منطقه چه اتفاقاتی است؟اتفاقات این منطقه در این دوران خیلی مهم است، در ایران مصادف است با روی کار آمدن رضا خان، در ترکیه روی کار آمدن آتاترک، در عربستان روی کار آمدن خاندان ملک سعود، در خود عراق نقشه جدید انگلیسیها و آن ظلم های بزرگ در حق مردم عراق و حکومت ملک فیصل.در یک چنین دورانی مرحوم آقا سید ابوالحسن زعامت شیعه را بر عهده داشتند که خیلی دوران دشواری است.
ممکن است کسی امروز به بعضی از مواضع مرحوم سید اعتراض کند که چرا فلان جا فلان موضع را نگرفتند یا فلان حرکت را نکردند، لکن اگر چنانچه با چشم انصاف نگاه کنیم میبیبنیم این بزرگوار خیلی پخته و متین و بر اساس تکلیف عمل کردند.در برهه اول مرحوم آقا سید ابوالحسن جزو کسانی بودند که به همین حکومت عراق و انتخابات صوری انگلیسیها اعتراض کردند، مرحوم خالصی از یک طرف مخالفت کرد، مرحوم آقای نائینی و آقا سید ابوالحسن هم مخالفت کردند.این دو بزرگوار را هم از نجف به ایران تبعید کردند(در بعضی از شرح حال های آقا سید ابوالحسن خصوصیات و جزئیان این موضوع را ذکر نمیکنند اما خوب است ذکر بشود).
در ایران علما و بزرگان از این دو عالم بزرگ تجلیل کردند و شهر به شهر از آنها استقبال کردند و با احترام وارد قم کردند.اینها از چشم انگلیسیها پوشیده نماند و فهمیدند که موقعیت این دو بزرگوار چقدر موقعیت بالا و برجستهای است و در نتیجه در کمتر از یک سال با تمهیدات مقدماتی مجددا عذرخواهی کردند و این دو بزرگوار را با احترام به نجف برگرداندند.
برهه اول حرکت مرحوم آقا سید ابوالحسن یک چنین حرکتی بود ولی بعد در قضایای بعدی، ایشان همتش بر این است که اولا حوزه نجف را حفظ و تقویت کند و توسعه بدهد و بعد تفکرات شیعه و تشیع را در اقطار دنیای اسلام ترویج کند.ممشای مرحوم آقا سید ابوالحسن را در امر زعامت حوزه چه در بخش علمی و تدریس و چه در بخش اداره اجتماعی حوزه انصافا جزو روسای کم نظیر محسوب میشوند، از نظر علمی تبرز ایشان در تسلط بر فقه است.
کتاب وسیله ایشان هم انصافا کتاب جامع و جالبی است، دوره فقه هست و از این جهت بر عروه ترجیح دارد و از جهت جمع و جور کردن مسائل و مندرج کردن مسائل متشابه با یکدیگر کتاب کم نظیر و بسیار با اهمیتی است،از نظر زندگی و برخورد و مماتشان با افراد، مثل یک طلبه معمولی بودند یعنی زندگی کاملا ساده که خود این یک هیبت عظیمی را در چشم مخاطبین ایشان و زائرین ایشان به وجود میآورد.
کتاب حیات جاودانی درباره زندگی سید ابوالحسن اصفهانی، _به دست نوه اش، سید جعفر موسوی اصفهانی، و سید هادی میرآقایی_ نوشته شده است.
همایش بزرگداشت آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی در تاریخ ۱۸ و ۱۹ آذر سال 1388 ه.ش در اصفهان برگزار گردید. این همایش که با پیام آیت الله خامنهای آغاز به فعالیت نمود، چهرههای برجسته حوزه و دانشگاه در این همایش حضور یافته و یا با ارسال پیامها از مقام شامخ ایشان تجلیل نمودند.
کتاب «فخر تشیع از زبان شاعران». این کتاب شامل اشعاری با محوریت «انتظار در فرهنگ شیعه» و «آیت الله العظمی مدیسهای اصفهانی» از سرودههای نوزده شاعر از سراسر کشور میباشد.
خورشید مدیسه، نرم افزار بزرگداشت سید ابوالحسن اصفهانی هم از آثار همایش است.
منابع:
1. ویکی پدیا
2. ویکی فقه
3. دانشنامه اسلامی
4. پایگاه اطلاع رسانی حوزه
5. مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران
6. خبرگزاری ایرنا
شناسنامه | |
1284 ه.ق | تولد |
۹ ذی الحجه ۱۳۶۵ ه.ق | درگذشت |
بیماری | علت درگذشت |
حرم امام علی (علیه السلام) | آرامگاه |
ایرانی | ملیت |
اسلام | دین |
شیعه | مذهب |
زعیم الطائفة | دیگر نام ها |
حوزوی | تحصیلات |
حوزه علمیه اصفهان و نجف | دانشگاه |
تدریس، مرجع تقلید و فعالیت های سیاسی و اجتماعی | زمینه فعالیت |
- | سبک |
- | سال های فعالیت |
تألیفات متعدد فقهی و اصولی | آثار مهم |
- | جایزه ها |
- | وبگاه رسمی |
2 همسر (دختر حاج عبدالرحیم بوشهری و دختر حاج ابوتراب) | همسر |
4 پسر و 5 دختر | فرزندان |
پدر: سید محمد | والدین |
زندگی نامه
تولد
سید ابوالحسن در سال 1284 ه.ق در دهکده کوچک (مدیسه) لنجان اصفهان پا به عرصه وجود نهاد. وی در اصل از سادات موسوی شهر بهبهان بود. سال ها پیش از تولد وی پدر بزرگش سید عبدالحمید از بهبهان به اصفهان نقل مکان کرده بود. سید عبدالحمید از عالمان وارسته نجف و از شاگردان آیت الله شیخ محمد حسن نجفی معروف به (صاحب جواهر) بود او پس از مراجعت از نجف در اصفهان و لنجان ساکن شد و تا پایان عمر در آنجا به تدریس و انجام امور شرعی اشتغال داشت.سید محمد پدر سید ابوالحسن نیز در همان ایامی که سید عبدالحمید به مظنور فراگیری علوم دینی به عراق مهاجرت کرده بود، در کربلا متولد شد ایشان اگر چه از زمره عالمان شمرده نمی شد مردی خداترس و روشن ضمیر بود که پس از وفات در شهرستان خوانسار به خاک سپرده شد.
سید ابوالحسن اصفهانی دو همسر داشت. 1. دختر حاج عبدالرحیم بوشهری. سید از این همسرش فرزندی نداشت. 2. دختر حاج ابوتراب که سید از او صاحب چهار پسر و پنج دختر شد. اسامی فرزندان سید بدین شرح است: 1. علامه شهید محمدحسن اصفهانی 2. حجت الاسلام والمسلمین سید محمد 3. آیت الله سید علی 4. حجت الاسلام سید حسین 5. فاطمه 6. رباب 7. مریم بیگم 8. زهرا بیگم 9. بتول.
درگذشت
آیت الله اصفهانی پس از یک بیماری کوتاه و در بازگشت از لبنان به کاظمین، در شب سه شنبه ۹ ذی الحجه ۱۳۶۵ ه.ق درگذشت. جنازه او را از کاظمین به نجف منتقل و در یکی از حجرههای حرم امام علی (علیه السلام) دفن کردند.درگذشت سید ابوالحسن اصفهانی واکنشی سیاسی به همراه داشت. به گواهی برخی از منابع، حضور وسیع مردم در مراسم سوگواری درگذشت اصفهانی در آبان ۱۳۲۵ ه.ش (ذیحجه ۱۳۶۵ ه.ق) در شکست فرقه دمکرات آذربایجان مؤثر بود. برانگیخته شدن احساسات مذهبی مردم در جریان تشییع اصفهانی در جهت مبارزه با فرقه مزبور در مرثیهای که خوشدل تهرانی در سوگ اصفهانی پرداخته، نیز منعکس شده است.
سمت و فعالیت ها
فعالیت های علمی
تحصیلات و استادان
ابوالحسن دروس ابتدایی را در زادگاهش مدیسه فراگرفت، سپس برای فراگیری علوم دینی به حوزه علمیه اصفهان مهاجرت کرد، او در اصفهان، در مدرسه نیماورد با استفاده از محضر استادان آن حوزه به تکمیل دانش در علوم نقلی و عقلی پرداخت. و از حلقه درس علامه محمد ابراهیم کلباسی، ملا محمد کاشی، میرزا محمد هاشم چهارسوقی خوانساری، سید محمدباقر درچهای، میرزا یحیی مدرس اصفهانی جهانگیرخان قشقایی استفاده کرد. وی پس از گذراندن سطوح فقه و اصول، به درس خارج استادان این حوزه راه یافت. از میان همه استادانش در حوزه اصفهان، تنها شخصیتی که خود سید ابوالحسن به نام و نشان از او یاد کرده، آخوند ملا محمد کاشانی است. که از مدرسان علوم عقلی و ریاضی بوده است.وی در ۱۳ ربیع الاول ۱۳۰۸ ه.ق اصفهان را به قصد نجف ترک کرد و در ۱۱ جمادی الاول همان سال به نجف رسید. در مدرسه صدر حوزه علمیه نجف ساکن شد و به استفاده از محضر استادان فقه و اصول پرداخت. مدتی پس از اقامت در نجف، پدرش به قصد بازگرداندن او به وطن، راهی عتبات شد. سید ابوالحسن راضی به بازگشت نبود و سید محمد (پدرش) برای قانع کردن او به سراغ استادش، آخوند خراسانی رفت. آخوند به پدرش گفت: سایر پسرانتان مال شما و سیدابوالحسن مال من باشد، کار او را به من واگذارید.
اصفهانی از میان استادان خویش در نجف، به نام میرزا حبیب الله رشتی و آخوند خراسانی اشاره کرده است. از دیگر استادان او میرزا محمد حسن شیرازی، سید محمد کاظم طباطبائی یزدی، میرزا محمد تقی شیرازی، فتح الله شریعت اصفهانی و مولی عبدالکریم ایروانی را نیز یاد کردهاند. او بیشتر از ۳ سال درس میرزا حبیب الله رشتی را درک نکرد و پس از آن، یعنی حدود ۱۷ سال از درس آخوند خراسانی بهرهمند شد. او از نزدیک ترین و بهترین شاگردان و اصحاب او بود. سیدابوالحسن، در پاسخ به کسی که از کم بودن اجازات اجتهادش پرسیده بود گفته بود: "من از کسانی که وقت خود را به گرفتن این گونه امور صرف میکنند، نیستم".
پس از فوت آخوند خراسانی بعضی از مردم خراسان -به تصریح خود اصفهانی - برای تقلید به او مراجعه کردند. مرجعیت عامه پس از آخوند خراسانی به سید محمد کاظم طباطبائی یزدی و میرزا محمد تقی شیرازی منتقل شد و شیرازی، نخستین مرجعی بود که احتیاطات خود را به اصفهانی ارجاع داد.
همچنین نوشتهاند که شیرازی، ابوالحسن اصفهانی و نیز شریعت اصفهانی را پس از خود شایسته مقام مرجعیت معرفی کرده بود.
پس از وفات نائینی و حائری یزدی در ۱۳۵۵ ه.ق و آقا ضیاء عراقی در ۱۳۶۱ ه.ق، مرجعیت تقلید شیعیان در بخش عمده جهان تشیع در شخص اصفهانی منحصر شد. او، تمام استفتائات و نامههایش را خودش جواب میداد و درخواست اطرافیان برای استخدام نویسنده را رد کرد. او توجیه رد این درخواست را حفظ آبرو و فاش نشدن نام کسانی که در برخی نامهها به او ناسزا میگفتند میدانست.
آیت الله بروجردی، در پاسخ به تعدادی از تجار تبریز ـ که در زمان حیات سید ابوالحسن اصفهانی ـ از وی درخواست رساله کرده بودند، نوشت: «رساله دادن برای من آسان است، ولی شق عصای (دو دستگی) مسلمین است. فعلاً پرچم اسلام در دست آیت الله اصفهانی است. ایشان، مرجع عموم هستند. »
تربیت شاگرد
اصفهانی شمار بسیاری از مجتهدان و محققان فقه و اصول را در حوزه علمیه نجف تربیت کرد.سید حسن موسوی اصفهانی سید علی موسوی اصفهانی سید جواد میرسجادی مدرس افغانی میرزا حسن موسوی بجنوردی حسین حلی میرزا کاظم قاروبی تبریزی سید محمود حسینی شاهرودی سید یوسف حکیم میرزا حسن سیادتی سبزواری آقا میرمحمدلطیف رضاتوفیقی سید احمد مستنبط عبدالنبی اراکی سید یحیی مدرسی یزدی محمدرضا مظفر محمد حسن میرجهانی علی مشکاة خوزانی |
میرزا رحیم سامت لاکانی گیلانی هاشم آملی لاریجانی غلامحسین جعفری همدانی محمدتقی آملی میرزا احمد دشتی نجفی محمدرضا طبسی سید ابوالحسن شمسآبادی شیخ فضلالله ذوعلم سید عبدالله شیرازی میرزا مهدی شیرازی سید محمدحسین طباطبایی میرزا مهدی آشتیانی محمد حجت کوهکمری سید جمال الدین گلپایگانی سید صدرالدین صدر سید هادی میلانی |
سید عبدالاعلی سبزواری سید اسدالله مدنی سید عبدالحسین دستغیب مهدی مهدوی لاهیجی محمدتقی بهجت فومنی علی اکبر برهان سید حبیبالله برهانی محمد کوهستانی میرزا محمود شریعت مهدوی سید مرتضی فیروزآبادی محمدهادی جلیلی کرمانشاهی سید علی یثربی کاشانی سردار کابلی میرزا حسین فقیه سبزواری مرتضی امامی ساروی تلارمی محمد فاضل قاینی نجفی احمد کروبی |
فعالیت های فرهنگی
فعالیت سید ابوالحسن اصفهانی پیش از بازگشتش به عراق، صرفاً بر کارهای فرهنگی به عنوان جزئی از وظایف دینی خود متمرکز شد. او نسبت به تأسیس مدارس غیردولتی و دایرنمودن انتشارات اسلامی و همچنین تقویت موقعیت حوزه علمیه نجف، همچنین به توسعه ساخت مساجد، حسینیه ها، تربیت علما و خطبا و فرستادن آنها به شهرها و روستاها اقدام کرد.فعالیت های سیاسی
او در مشروطه پیرو افکار و آراء استاد خود، آخوند خراسانی، بود. آنان بر خلاف سید محمد کاظم طباطبائی یزدی، به اصول حکومت مشروطه و محدود کردن قدرت استبداد معتقد بودند. بر پایه همین پیشینه بود که آخوند خراسانی و شیخ عبدالله مازندرانی، در ۳ جمادی الاول ۱۳۲۸ ه.ق، اصفهانی را در اجرای اصل دوم متمم قانون اساسی ۱۳۲۵ ه.ق در شمار یکی از ۲۰ مجتهد طراز اول مطلع از مقتضیات زمان برای احراز انطباق مصوبات قانونی مجلس شورای ملی با احکام فقه شیعه، به مجلس معرفی کردند. اما اصفهانی این پیشنهاد را رد کرد و تصمیم گرفت در نجف بماند. او در ۲ ذیقعده ۱۳۲۸ ه.ق (۱۳ آبان ۱۲۸۹ ه.ش) در تلگرافی این موضوع را به مجلس شورای ملی ایران اطلاع داد.دیگر فعالیت مشهور سیاسی اصفهانی در ۱۳۴۱ ه.ق است. در آن سال، مهدی خالصی، انتخابات مجلس مؤسسان عراق را تحریم کرد و به همین سبب به دست انگلیسیها به حجاز تبعید شد. اصفهانی و دیگر عالمان شیعه، از جمله میرزا حسین نائینی و سید علی شهرستانی، در اعتراض به این تبعید عراق را به مقصد ایران ترک کردند. با این کار حاکم عراق به تعویض تبعیدگاه مهدی خالصی از حجاز به ایران و بازگشت مراجع تقلید شیعه از ایران به عراق رضایت داد. اصفهانی و همراهانش پس از حدود ۱۱ ماه اقامت در ایران در ۱۸ رمضان ۱۳۴۲ ه.ق به عراق بازگشتند.
در همین راستا میتوان به ماجرای ملاقات سید ابوالحسن بعد از جنگ جهانی دوم با سفیر انگلستان اشاره کرد. سفیر بریتانیا با تقدیم پیام دولت متبوع خویش، گفت: عالیجناب! دولت انگلستان نذر کرده بود! که اگر بر آلمان نازی پیروز گردد، صدهزار دینار! خدمتِ شما تقدیم دارد، تا در هر موردی که خود شایسته میدانید، هزینه کنید! سید گفت : مانعی ندارد! سفیر، بیدرنگ یک قطعه چک صدهزار دیناری تقدیم نمود. سید هم آن راگرفت و زیرِ تشکِ خود گذاشت! طولی نکشید که به سفیر و همراهانش گفتند : ما میدانیم که در این جنگ، بسیاری از مردم، آواره و از هستی ساقط شدند. از طرف ما به دولت متبوع خود بگوئید : سیدأبوالحسن، به نمایندگی از مسلمانان، وجهِ ناقابلی، به منظور کمک به آسیب دیدگانِ جنگ، تقدیم میدارد و از کمی وجه معذرت میخواهد! چرا که خود میدانید ما در شرایط مشابهی هستیم. آنگاه، چک سفیر بریتانیا را از زیرِ تشک درآورد و یک قطعه چک صدهزار دیناری! نیز از خود روی آن گذاشت و با عذرخواهی به سفیر بریتانیا داد!!
با این تدبیرِ ظریف و سخاوت سید ابوالحسن، سفیر انگلیس، شرمنده و رنگِ چهرهاش تغییر کرد! اجازه مرخصی خواست و با بوسیدنِ دست آن مرجع بزرگ از بیت ایشان خارج شد! نماینده انگلیس بعد از ترکِ جلسه، گفت: ما میخواستیم، شیعیان را استعمار کنیم و آنان را بخریم! أمّا سید ابوالحسن، ما را خرید! و پرچمِ اسلام را در بریتانیا بر زمین کوبید! بعد از رفتنِ وی علمای حاضر در مجلس، از سید پرسیدند :اگر آن وجهی که به سفیر انگلیس تقدیم کردید، به مصرف حوزه علمیه میرسید، بهتر نبود؟! «مرحوم سید» در جواب گفت : سهم امام باید در ترویج اسلام و مذهب صرف گردد، به نظر من یکی از مواردی که میتوانستیم بهترین بهرهبرداری را در ترویج اسلام بنمائیم، همین مورد بود.
آثار
1. وسیلة النجاة2. انیس المقلدین
3. حاشیه بر تبصره علامه
4. حاشیه بر العروة الوثقی
5. حاشیه بر نجاة العباد
6. ذخیرة العباد
7. شرح کفایة الاصول
8. منتخب الرسائل
9. مناسک حج
10. وسیلة النجاة الصغری
11. مصباح الوارثین
12. ذخیرة الصالحین
آثار علمی بازمانده از اصفهانی را میتوان به ۵ دسته تقسیم کرد:
نخست و مهمتر از همه، تقریرات فقهی و اصولی اوست که به وسیله جمعی از شاگردان ضبط و نگارش شده است. یک دوره کامل از تقریرات او به دست میرزا حسن سیادتی سبزواری در فاصله سال های ۱۳۳۸-۱۳۴۵ ه.ق در چند مجلد نوشته شده، و نسخهای دیگر از تقریرات او توسط شیخ محمدرضا طبسی جمعآوری شده است. از این میان، منتخباتی از تقریرات اصفهانی در علم اصول، نشان دهنده جایگاه علمی و ثمره استفاده ممتد او از محضر آخوند خراسانی است و شاید مهمترین نمونه آنها تقریرات استصحاب اصفهانی به تحریر شیخ محمد تقی آملی از شاگردان او باشد.
دسته دوم، نگارش تقریرات فقهی و اصولی استادان اصفهانی است که وی آنها را ضبط و تألیف کرده است. مهمترین این آثار، همان است که نویسندگان زندگی نامه اصفهانی از آن به شرح کفایة الاصول آخوند خراسانی تعبیر کردهاندکه به احتمال قوی باید تقریرات اصول آخوند خراسانی بوده باشد.
دسته سوم از آثار علمی اصفهانی، رسالههای عملیه و فتوایی اوست که مهمترین آنها با عنوان وسیلة النجاة، شامل یک دوره کامل فقه از طهارت تا ارث به سبک العروة الوثقی تألیف سید محمد کاظم طباطبائی یزدی است. نسخه کامل این اثر در ۱۳۵۵ ه.ق به چاپ رسیده، و نسخههای خلاصه شده آن که شامل مسائل مورد احتیاج مقلدین در زندگی بود، ۱۶ بار در ۴۴ هزار نسخه چاپ شده است.
وسیلة النجاة به عنوان متنی فتوایی مورد توجه فقیهان بزرگ نسلهای بعد قرار گرفته، که تحریر الوسیلة امام خمینی(رحمة الله علیه)، بهترین نمونه آن است. این کتاب توسط ابوالقاسم صفوی اصفهانی (۱۳۷۰ ه.ق) با عنوان صراط النجاة به فارسی ترجمه شد و در ۱۳۳۴ ه.ق، و بار دیگر در ۱۳۴۵ق ه. به چاپ رسید. همچنین رساله عملیه اصفهانی به زبان فارسی با نام ذخیرة الصالحین در دوران زندگی او ۳ بار به چاپ رسیده است. نیز متنی فتوایی با عنوان مناسک حج از او به فارسی در ۱۳۴۲ ه.ق در نجف انتشار یافته، وهمچنین گزیدهای از رسالههای عملیه او با نام منتخب الرسائل ۴۲ بار به چاپ رسیده است.
دسته چهارم از آثار اصفهانی حواشی او بر تألیفات دیگران، مانند حاشیه او بر تبصرة المتعلمین علامه حلی است. که بارها در نجف، ایران و هند به چاپ رسیده است. همچنین حاشیه بر العروة الوثقی تألیف سید محمدکاظم طباطبایی، حاشیه بر نجاة العباد صاحب جواهر چاپ مکرر در نجف، حاشیه بر ذخیرة العباد فاضل شربیانی و حاشیه بر مناسک الحج شیخ مرتضی انصاری را باید یاد کرد.
دسته پنجم از آثار اصفهانی، مجموعهای از فتاوی اوست که به قلم خود او نیست و به وسیله دیگران براساس فتاوی او تنظیم شده است، از جمله:
انیس المقلدین که آن را سید ابوالقاسم صفوی موسوی اصفهانی جمع و تألیف کرده است. تحفة العوام که گزیدهای از فتاوی اصفهانی تألیف خواجه فیاض حسن هندی به زبان اردو است. رسالهای در احکام عبادات به زبان ترکی که در میان شیعیان کرکوک در عراق متداول بوده است، ولی از محل و تاریخ چاپ آن اطلاعی در دست نیست.
در نگاه دیگران
اشخاص
آیت الله امین جبل عاملی ادیب و شرححالنگار شیعی، درباره آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی میگوید:«در ۱۳۵۲ ه.ق در سفر بـه عراق، او را ارزیابی کردم. دیدم مردی است، دارای فکری بزرگ که میدان اندیشهاش وسیع اسـت، در علم و فقه بسیار وسـعت نـظر دارد، دورنگر است و ژرف اندیش، دارای رأیی صائب و تدبیری نیکو و بسیار موقعیت شناس است. بر همه مردم، شفیق و مهربان و دارای نفس سخاوتمند و سیاستی بزرگ است و همین ویژگی ها باعث شده است که ریاست و زعامت عامه شـیعیان را به دست گیرد؛ چون شایستگی چنین منصب و مقامی را دارد. »
پیام حضرت آیت الله خامنه ای، رهبر معظم انقلاب به همایش بزرگداشت آیت الله اصفهانی:
به گزارش فارس، در متن کامل پیام رهبر معظم انقلاب اسلامی به همایش بزرگداشت آیت الله سید ابوالحسن مدیسهای اصفهانی که توسط آیت الله سید یوسف طباطبایی نژاد نماینده ولیفقیه و امام جمعه اصفهان صبح روز 18 آذر 1388 ه.ش در این همایش قرائت شد آمده است:
خیلی متشکریم از اینکه به فکر احیا نام و آثار مرحوم آیتالله العظمی سید ابوالحسن اصفهانی از بزرگان مراجع دوران اخیر افتادید؛ یکی از خصوصیات مهم ایشان این است که در یکی از دورانهای بسیار حساس تاریخ این منطقه زعامت معنوی و دینی شیعه را بر عهده داشتند.مرحوم آیت الله اصفهانی از سال 1339 ه.ق که مرحوم شریعت اصفهانی از دنیا میروند مرجعیت ایشان آغاز میشود، البته این مرجعیت در آن دوره مرجعیت مستقل و فراگیر نبوده و بزرگان دیگری مثل مرحوم آقای نائینی و مرحوم آقای حائری بودند لکن از سال 1355 ه.ق که در آن سال مرحوم آقای نائینی و مرحوم آقای حائری فوت میکنند، مرجعیت مرحوم آقا سید ابوالحسن مرجعیت مطلق در تمام قلمرو تشیع از کشورهای عربی تا هندوستان و بقیه مناطق شیعهنشین میشود.
این مرجعیت مطلق تا سال 65 ه.ق که سال وفات ایشان است یعنی 10 سال ادامه داشته است، شما ببینید از سال 1339 ه.ق که مرجعیت ایشان آغاز میشود (حدود1300 ه.ش) تا سال 1365 ه.ق (1325 ه.ش) یعنی حدود 25 سال در تمام این دوران در این منطقه چه اتفاقاتی است؟اتفاقات این منطقه در این دوران خیلی مهم است، در ایران مصادف است با روی کار آمدن رضا خان، در ترکیه روی کار آمدن آتاترک، در عربستان روی کار آمدن خاندان ملک سعود، در خود عراق نقشه جدید انگلیسیها و آن ظلم های بزرگ در حق مردم عراق و حکومت ملک فیصل.در یک چنین دورانی مرحوم آقا سید ابوالحسن زعامت شیعه را بر عهده داشتند که خیلی دوران دشواری است.
ممکن است کسی امروز به بعضی از مواضع مرحوم سید اعتراض کند که چرا فلان جا فلان موضع را نگرفتند یا فلان حرکت را نکردند، لکن اگر چنانچه با چشم انصاف نگاه کنیم میبیبنیم این بزرگوار خیلی پخته و متین و بر اساس تکلیف عمل کردند.در برهه اول مرحوم آقا سید ابوالحسن جزو کسانی بودند که به همین حکومت عراق و انتخابات صوری انگلیسیها اعتراض کردند، مرحوم خالصی از یک طرف مخالفت کرد، مرحوم آقای نائینی و آقا سید ابوالحسن هم مخالفت کردند.این دو بزرگوار را هم از نجف به ایران تبعید کردند(در بعضی از شرح حال های آقا سید ابوالحسن خصوصیات و جزئیان این موضوع را ذکر نمیکنند اما خوب است ذکر بشود).
در ایران علما و بزرگان از این دو عالم بزرگ تجلیل کردند و شهر به شهر از آنها استقبال کردند و با احترام وارد قم کردند.اینها از چشم انگلیسیها پوشیده نماند و فهمیدند که موقعیت این دو بزرگوار چقدر موقعیت بالا و برجستهای است و در نتیجه در کمتر از یک سال با تمهیدات مقدماتی مجددا عذرخواهی کردند و این دو بزرگوار را با احترام به نجف برگرداندند.
برهه اول حرکت مرحوم آقا سید ابوالحسن یک چنین حرکتی بود ولی بعد در قضایای بعدی، ایشان همتش بر این است که اولا حوزه نجف را حفظ و تقویت کند و توسعه بدهد و بعد تفکرات شیعه و تشیع را در اقطار دنیای اسلام ترویج کند.ممشای مرحوم آقا سید ابوالحسن را در امر زعامت حوزه چه در بخش علمی و تدریس و چه در بخش اداره اجتماعی حوزه انصافا جزو روسای کم نظیر محسوب میشوند، از نظر علمی تبرز ایشان در تسلط بر فقه است.
کتاب وسیله ایشان هم انصافا کتاب جامع و جالبی است، دوره فقه هست و از این جهت بر عروه ترجیح دارد و از جهت جمع و جور کردن مسائل و مندرج کردن مسائل متشابه با یکدیگر کتاب کم نظیر و بسیار با اهمیتی است،از نظر زندگی و برخورد و مماتشان با افراد، مثل یک طلبه معمولی بودند یعنی زندگی کاملا ساده که خود این یک هیبت عظیمی را در چشم مخاطبین ایشان و زائرین ایشان به وجود میآورد.
کتاب
کتاب حیات جاودانی درباره زندگی سید ابوالحسن اصفهانی، _به دست نوه اش، سید جعفر موسوی اصفهانی، و سید هادی میرآقایی_ نوشته شده است.همایش بزرگداشت آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی در تاریخ ۱۸ و ۱۹ آذر سال 1388 ه.ش در اصفهان برگزار گردید. این همایش که با پیام آیت الله خامنهای آغاز به فعالیت نمود، چهرههای برجسته حوزه و دانشگاه در این همایش حضور یافته و یا با ارسال پیامها از مقام شامخ ایشان تجلیل نمودند.
کتاب «فخر تشیع از زبان شاعران». این کتاب شامل اشعاری با محوریت «انتظار در فرهنگ شیعه» و «آیت الله العظمی مدیسهای اصفهانی» از سرودههای نوزده شاعر از سراسر کشور میباشد.
فیلم
در همایش بزرگداشت آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی، ده اثر تولید شده در این همایش رونمایی شد. نظیر نشریه مدیسه و ۸ جلد کتاب و دو اثر سینمایی که یکی درخصوص شخصیت سید ابوالحسن مدیسهای اصفهانی توسط فیلمسازان انجمن سینمای جوان با استفاده از خاطرات درج شده کتاب فخر تشیع ساخته شده ودیگری فیلم مستند که گفتگو علما و اندیشمندان میباشد. تهیه نمایشنامهای از کتاب فخر تشیع و اجرای این نمایش و برگزاری شب خاطره در ۱۹ آذرماه در سالن اهل البیت (علیه السلام) اصفهان از دیگر بخشهای جنبی این همایش است.
نرم افزار
خورشید مدیسه، نرم افزار بزرگداشت سید ابوالحسن اصفهانی هم از آثار همایش است.منابع:
1. ویکی پدیا
2. ویکی فقه
3. دانشنامه اسلامی
4. پایگاه اطلاع رسانی حوزه
5. مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران
6. خبرگزاری ایرنا
مشاهیر مرتبط
تازه های مشاهیر
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}